پنجشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۸۸ - ۱۱:۰۱
۰ نفر

نفیسه مجیدی زاده: من همسایه‌آزارها را می‌شناسم. آنها همه جا هستند در راهرو، حیاط، جلوی پارکینگ، طبقه بالا، پشت‌بام یا هر جای دیگری که فکرش را بکنید

همسایه‌آزارها وقت درس‌خواندن، خوابیدن، استراحت کردن و... سروکله‌شان پیدا می‌شود!آنها همیشه در پی آزارند. شاید هم نمی‌دانند که مزاحم و مردم‌آزارند. آنها شاخ ندارند، مثل آدم فضایی‌ها نیستند، از سرزمین دیگری نیامده‌اند... اما عجیب و غریب‌اند.

اولین قدم، زنگ

در از زنگ در شروع می‌شود؛ مردم‌ آزارها در را می‌زنند و فرار می‌کنند. با قصد و نیت قبلی! اما همسایه‌آزارها، معمولاً بی‌توجه‌اند و هر روز وقت و بی‌وقت زنگی را اشتباهی می‌زنند. یا به مهمان‌هایشان درست آدرس نمی‌دهند و یا از مدرسه که برمی‌گردند، بی‌توجهی می‌کنند و همان‌طور که در حال گپ زدن با دوستانشان هستند زنگ همسایه‌ها را می‌زنند؛ البته اگر نیم ساعت جلوی در نایستند و آواز نخوانند و شیطنت‌های آن روز  مدرسه را تعریف نکنند!

یکی از آنها را می‌شناسم. نامش را شطرنجی می‌کنم تا کسی او را نشناسد. او یک پسر 16 ساله است و هر وقت به او یادآوری می‌کنند که لطفا ً صحبت‌هایتان را در راه تمام کنید و دیگر پشت در خانه نایستید، می‌گوید: چشم. اما باز فردا می‌آید و روز از نو، روزی از نو.

مرحله دوم، حیاط

حیاط دومین مرحله است. حیاط جا‌ی ‌آزار عمومی است. مردم‌آزارها با همه حیاط‌ها کار دارند و نه صرفاً حیاط آپارتمان یا خانه شخصی‌شان. البته نمی‌خواهیم نوع آزارهای آنها را شرح بدهیم و بدآموزی داشته باشیم.

عکس: امید پارسا نژاد

اما همسایه‌آزارها خواسته و نا‌خواسته از حیاط استفاده بهینه می‌کنند. این‌جا همسایه‌آزارها می‌توانند تعداد بیشتری را درگیر مسئله کنند. مثلاً بردن کیسه زباله‌ها وقتی شیرابه می‌کند و راهرو و حیاط را کثیف و آلوده می‌کند، یا وقتی حیاط بزرگ است، فوتبال بازی‌کردن بی‌موقع و یا بازی‌های پرسروصدا در ظهرهای تابستان و یا دوستی کهنه و قدیمی توپ و شیشه و ...

البته من و شما چند تا از آنها را می‌شناسیم. چندتایشان دوستانم هستند و می‌گویند هیچ قصد همسایه‌آزاری در کار نیست، اما خب آنها ظهر تابستان دوست دارند با هم حرف بزنند، بخندند و بازی کنند.

آنها شاید ندانند  فقط کمی توجه آنها را از یک همسایه‌آزار تبدیل می‌کند به یک همسایه واقعی.

سومین قدم ، راه پله‌ها

راهرو و راه‌پله‌ها مرحله بعدی هستند؛ آمار همسایه آزارها اینجا به شدت بالا می‌رود. معمولاً منظور خاصی برای آزار دادن وجود ندارد. همین صدای پا یا دویدن همسایه‌ها در راه‌پله، در زمان استراحت یا وقتی در حال درس‌خواندن باشیم، می‌تواند تمرکزمان را به هم بزند.
خداحافظی مهمان‌ها هم هست. نمی‌شود که به مهمان بگوییم هیس! در فرهنگ مهمان‌نواز ما که آن‌قدر هم پزش را می‌دهیم،  هیس جایی ندارد. فقط اگر خود مهمان سکوت را رعایت کرد ما نمی‌گوییم اشکال ندارد راحت باش!

این قسمت دیگر به خود مهمان‌ها و در واقع به خود ما وقتی که مهمان باشیم بستگی دارد. 

شاید خیلی از ما ناخواسته در راه پله و راهرو همسایه‌آزار بوده‌ایم.

در کتاب «فرهنگ آپارتمان‌نشینی» از مجموعه «آموزش‌های شهروندی» در این زمینه می‌خوانیم: «فضای فیزیکی آپارتمان‌ها، اجازه مهمانی‌های بزرگ و مکرر را به افراد نمی‌دهد چرا که رفت و آمد زیاد به دلیل  سلب آسایش از همسایگان، مناسب نیست و ساکنان معمولاً مجبورند که مهمانی‌ها و مراسم ویژه خود را در خارج از منزل برگزار ‌کنند.»

عکس: پیمان هوشمند زاده

آخر حالا به اتاقتان بروید و درس بخوانید. این صدای بمب نیست، صدای موسیقی از اتاق پسر جوان همسایه دیوار به دیوار می آید.

حالا بروید استراحت کنید... نترسید، دعوای خانوادگی است. هنوز عادت نکرده‌اید؟

و حالا اگر می‌توانید، بخوابید. مگر نمی‌دانید؟ همسایه طبقه اول از سفر برگشته اند و چند شبی است که مهمان دارند.

آنها هیچ‌کدام در پی آزار همسایه نیستند.خیلی وقت‌ها خودشان هم می‌دانند اما می‌گویند: همین یک شب اشکالی ندارد!

خیلی وقت‌ها خودشان هم نمی‌دانند، فقط بی‌توجه‌اند.

اما بسیاری از آزارها در بی‌توجهی‌هاست. همین.که البته این مسئله خیلی کم اتفاق می‌افتد.

پشت بام هم هست. بادبادک هوا کردن در تابستان، برف بازی و پارو کردن در زمستان (اگر برف بیاید) و...

بعضی‌ها فراموش می‌کنند در پشت‌بام را ببندند! بعضی‌ها در بازی لباس‌های شسته شده همسایه‌ها را روی زمین می‌اندازند. بعضی وقت‌ها در حین بازی، ناخواسته، شلنگ کولرها از جا در می‌رود. و یا به کانال‌های کولر برخورد می‌کنند.

اگر همسایه طبقه آخر طاقت بیاورد و روی پشت بام نیاید و...

پشت بام هم ، فضای مناسبی برای همسایه آزارهاست.

کد خبر 100759

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز